جنسیتزدایی از پوشش، نماد جنسیتزدایی از حقیقت و هویت انسان است. این سبک از لباسها، در واقع حاوی این نکته است که تفاوتهای جنسیتی، هیچ جایگاهی در ذات و حقیقت انسان نداشته و صرفاً برساختۀ فرهنگ، تربیت و آموزش بوده است.
پروژۀ جنسیتزدایی از پوشش، باید در منظومۀ جنگ غرب علیه جنسیت فهمیده و تحلیل شود. سالهاست که غرب جنگ تمامعیاری را علیه جنسیت آغاز کرده و البته این جنگ در ذیل جنگ علیه خانواده قرار خواهد گرفت. مباحثی که در قسمتهای قبلی در مورد تغییر در ماهیت جنسیت بیان شد و به سیالیت جنسیت در اندیشۀ غربی ختم شد، مهمترین تکۀ پازل این جنگ تمامعیار علیه جنسیت و خانواده است.
در این جنگ قرار است تا مرزهای جنسیت از میان برداشته شود و ثابت شود این خود شخص است که حق دارد انتخاب کند و بهعنوان یک زن یا یک مرد، زندگی کند. غرب با تمام ظرفیتهای علمی، آکادمیک و هنری و رسانهای در صدد اثبات این نکته است که جنسیت، غیرواقعی و صرفاً یک مفهوم برساخته است و نباید به افراد یک جامعه تحمیل شود. تفکیک میان sex و gender، نقطۀ آغازین این جنگ است.
پذیرش و توجیه و تشویق به تغییر جنسیت، بهرسمیتشناختن گرایشهای جنسی متفاوت و همچنین بهرسمیتشناختن خانوادههای تک جنسیتی، نتیجۀ این خوانش از جنسیت است. این نگاه در تمام علوم، حتی علومی مانند باستانشناسی نیز وارد شده است. باستانشناسان، به صرف دیدن مدل مو یا لباس زنانه یا مشاهدۀ شمشیر و ابزار و آلات جنگی مردانه در کنار بدن مومیایی شده، حق ندارند حکم به زن بودن یا مرد بودن آن مومیایی کنند. زیرا طبق این دیدگاه، همیشه باید با تردید دربارۀ جنسیت سخن گفت و ممکن است یک زن هویت جنسیتی مردانه برای خود برگزیده باشد و از ابزار و آلات مردانه استفاده کرده باشد. در نتیجه اثبات زنانه یا مردانه بودن جسد مومیایی، تنها با آزمایشهای دقیق ژنتیکی باید صورت گیرد.
در این فضا، از جمله مهمترین ابزارهای پذیرش این نوع نگاه به جنسیت، قطعاً پوشش و لباس است. در مطالب قبلی مفصلاً تبیین شد که پوشش مهمترین نماد و وسیله برای بیان هویت هر فرد است و با رمزگشایی از دلالتهای پوشش و لباس میتوان به تصور فرد از خود رسید یا به تحلیل دقیقتر سبک خاصی از پوششِ در حال ترویج، پی برد.
در واقع جنسیتزدایی از پوشش، نماد جنسیتزدایی از حقیقت و هویت انسان است. این سبک از لباسها، در واقع حاوی این نکته است که تفاوتهای جنسیتی، هیچ جایگاهی در ذات و حقیقت انسان نداشته و صرفاً برساختۀ فرهنگ، تربیت و آموزش بوده است.
جنسیتزدایی از پوشش، این معنا را به ذهن پوشانندگان، بهخصوص نوجوانان منتقل میکند که هر فردی حق انتخاب هویت جنسیتی خود را دارد؛ مثلاً درحالیکه بدنی مردانه دارد، مانند زنان لباس پوشیده و رفتارها و تمایلات زنانه از خود بروز دهد. در کنار این مطلب، غرب با ابزارهای قدرتمند رسانهای به دنبال تغییر ذائقۀ جنسی در بین کودکان و نوجوانان نیز میباشد و لباس بهمثابۀ اولین و مهمترین چیزی که فرد هویت خود را با آن نشان میدهد، در خدمت ترویج این نوع نگاه به حقیقت و هویت انسان و ذائقهسازی جنسی قرار گرفته است.
در پارادایم اسلامی، پوشش و لباس جایگاه مهم و ویژهای داشته و دستورات مهمی در این زمینه بیان شده است؛ زیرا چنانچه گفته شد، لباس ارتباط نزدیکی با نفس انسان دارد. یعنی درعینحال که پوشش، حجاب نفس است، مایۀ ظهور و انکشاف نفس نیز میباشد. پوشش و لباس، باید یادآور جایگاه انسان در عالم خلقت بوده و نقشهایی که دین برای هر فرد یا جنسیت خاص تعریف کرده را تسهیل کند؛ بنابراین دین و دستورات دینی، باید از جمله عوامل مؤثر بر پوشش و لباس افراد در جامعۀ دینی باشد.
باتوجهبه مطالبی که بیان شد، حکمت برخی از دستورات دینی در ارتباط با پوشش و حجاب بهتر فهمیده میشود. مثلاً از امام صادق(علیهالسلام) دربارۀ تأثیر پوشیدن لباس کفار نقل شده که میفرمایند:
«أَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَی إِلَی نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ، قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لاَ تَلْبَسُوا الناس لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَطْعَمُوا طَعَامَ أَعْدَائِی وَ لاَ تَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَتَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی؛ خداوند به پیامبری از پیامبرانش فرمود: به مؤمنان بگو که لباس دشمنان من را مپوشید و طعام دشمنان مرا مخورید و راههای دشمنان مرا نپیمایید وگرنه در زمرۀ دشمنان من به شمار خواهید رفت».
طبق این حدیث، پوشش دشمنان خدا مقدمهای بر قرارگرفتن در ردیف دشمنان است؛ زیرا چنانچه بیان شد، پوشش دلالتهای اعتقادی، فرهنگی و هویتی دارد و مقدمۀ تغییر در تفکرات است.
دکتر زینب تاجیک، پژوهشگر پژوهشکده زن و خانواده