برخی از پستهایی که در اختیار خانمها قرار دارد عملاً نمادین هستند، بودجۀ مشخصی ندارند و نمیتوان با این پستها کاری انجام داد. در سایر مناسبات سیاس نیز، معمولاً سهم اندک و ناچیزی به زنان اختصاص مییابد.
نقش سیاسی زنان، بعد از انقلاب اسلامی
تحصیلات خانمها بعد از انقلاب اسلامی، رشد چشمگیری داشته و آمارها گویای این رشد و پیشرفت است؛ اما میزان این توسعهیافتگی و جامعهپذیری سیاسی در ساحت سیاسی با رشد اجتماعی و جامعهپذیری اجتماعی تناسب نداشته است. باتوجهبه اینکه محیط سیاسی را محیط مردانهای میدانیم، آن را در انحصار مردها فهم میکنیم. اساساً از سالها پیش، فعالیت سیاسی را بهگونهای تعریف کردیم که کنشگری سیاسی، فضای سیاسی و مشارکت سیاسی در مورد مردها مطلوب است و اتفاق میافتد. به همین دلیل، در حوزۀ زنان نمیتوانیم توسعهیافتگی سیاسی را مثبت ارزیابی کنیم؛ البته اتفاقات مثبتی در این زمینه افتاده است. مثلاً در زمان آقای احمدینژاد، وزیر بهداشت زن بودند که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران فقط همین یک وزیر زن را داشتهایم.
برخی از پستهایی که در اختیار خانمها قرار دارد عملاً نمادین هستند، بودجۀ مشخصی ندارند و نمیتوان با این پستها کاری انجام داد. در سایر مناسبات سیاس نیز، معمولاً سهم اندک و ناچیزی به زنان اختصاص مییابد؛ البته نباید این نکته را فراموش کرد که باورپذیری زنان در حوزۀ سیاسی، باورپذیری ضعیفی است. این موضوع دارای ابعاد مختلف و قابل بررسی است. بهنظر میرسد یا فضا در اختیار زنان نبوده، یا آموزش ندیدهاند، یا احزاب سیاسی در کشور ما فعال نبودهاند و یا زنان در این زمینه احساس ضرورتی نکردند.
بنابراین جامعهپذیری سیاسی زنان تا حدود زیادی تعدیل شده و دچار مشارکت سیاسی زنان، به معنای عام هستیم؛ متأسفانه در کشورمان جامعهپذیری سیاسی را به مشارکت سیاسی تنزل دادهایم؛ یعنی معتقدیم که شرکت زنان در انتخابات بهمعنای مشارکت سیاسی است! درحالیکه که شرکت در انتخابات، رأیریزی و رأیگیری، بخش کوچکی از مشارکت سیاسی است که ذیل جامعهپذیری سیاسی تعریف میشود.
به همین دلیل نسبت نمایندگان زن به مردان در مجلس خیلی ناچیز است؛ در واقع تعداد نمایندگان زن اصلاً به چشم نمیآید. این موضوع نشاندهنده جهانبینی خاصی است که برای حوزۀ دختران و زنان تعریف شده است.
دکتر فاطمه محمدی، جامعهشناس و سیاست پژوه حوزهی اجتماعی