زن به دلیل قابلیت بهدنیاآوردن فرزند، نقشبرجستهای در جامعۀ آن روز داشته و بهتناسبِ داراییهای مادی و جایگاه اجتماعیاش، از منزلت بیشتری برخوردار بوده است.
زن دوران باستان، از الهه تا بردۀ جنسی شوهر
زن در ایران باستان، جایگاه ویژهای داشته و اولین پیکرههای بهدستآمده، از زنانی باردار است. حدود سه هزار سال پیشاز میلاد مسیح(ع)، در ایلام شاهد نظام مادرسالاری هستیم. زن به دلیل قابلیت بهدنیاآوردن فرزند، نقشبرجستهای در جامعۀ آن روز داشته و بهتناسبِ داراییهای مادی و جایگاه اجتماعیاش، از منزلت بیشتری برخوردار بوده است. در ایران باستان، مجسمهها و الهههای زنان، مانند الهۀ شهر شوش به چشم میخورند و این حاکی از محوریت زن و منبع زندگانی بودنش در بینالنهرین است. قوانین بهدستآمده نشان میدهند که زنان بهعنوان شاهد در دادگاهها نیز امکان حضور داشته و ارث میبردند. اما هزارۀ دوم، با شروع کشاورزی و گَلّهداری و جنگ برای حفاظت از قلمروها، آغاز مردسالاری است. در زمان زرتشت، پیامبر ایران باستان، حدود ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح(ع)، از ایزدبانوان زن با عنوان نامیرایان پاک یاد میشده؛ مانند میترا، خدای خورشید و در کتاب اوستا، از زن و مرد بهتساوی نامبردهشده است.
کمی جلوتر بر خط زمان، در دوران حکومت هخامنشی شاهد مشارکت زنان در امور اقتصادی و نظامی هستیم؛ اما در دوران پارتها شاهد تنزل مقام زن به نسبت دوران پارسها و مادها هستیم. در دوران ساسانی، زن حقوحقوق زیادی ندارد و جزء اشیای خانه محسوب میشود. بارتلومه، شرقشناس آلمانی، به ازدواج استقراضی زنان در این دوران اشاره میکند که در آن، مردان میتوانستند زن خود را به ازدواج مرد دیگری درآورند. در هر حال، آنچه مبرهن است، فرازوفرودهای بسیار زنان در این دوره از تاریخ است.
اسلام، انقلابی فمینیستی در عصر تحجر
با ورود اسلام به ایران، تغییر و تحولاتی اساسی در هستۀ ذات هویت ایرانی پدیدار شد. با ورود اسلام، مردم ایران مفاهیم بشردوستانه، ضد تبعیض نژادی و عدالتخواهانۀ اسلام را که بسیار با اخلاق و منش جمعی و تاریخی خودشان همنوایی داشت و پسندیده و مقبولشان بود، به هستۀ هویت خود وارد کردند. آنها در تمامی شئون زندگیشان، اعم از فلسفه، هنر، ادبیات، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، معماری و سبک زندگی، از آموزههای اسلام بهره بردند. گویی روح این دین آسمانی را از پیشمیشناختند و زنان و مردان، مطلوب خود را در آموزههای منطبق بر عقل و فطرت اسلام یافتند. ندای عدالت، بشردوستی، مساوات، خیرخواهی، دعوت به تفکر، طلب فرمانروایانی نیکوکار و ایجاد بستری برای تحقق اینهمه با احکام فردی و جمعی که ایرانیان با این جنس اندیشه بیگانه نبودند؛ بلکه تجربۀ آن را نیز داشتند. در برخی از رسالههای افلاطون، این اعتراف وجود دارد که گویا ایرانیها چندان موفق بودهاند تا به حکومتی مطلوب همراه باعدالت دست یابند. بنابراین، ایرانیها هیچگونه مقاومتی در برابر آن از خود بروز ندادند.
در اسلام، صراحتاً از برابری زن و مرد در آفرینش سخن به میان آمده و برای هر یک، حقوق مجزایی در نظر گرفته شده است. پیامبر اکرم(ص)، بهعنوان مهمترین الگو، برخورد ویژه و محترمانهای با زنان دارد و هیچگونه خشونتی را علیه دختران و زنان بر نمیتابد. ایشان در دورانی که اعراب دختران خود را زندهبهگور میکردند، مقابل خشونت بر علیه دختران و زنان میایستد و خود بهعنوان اسوه، رفتاری سرشار از مهر و عطوفت و ناآشنا برای مردان عرب، با همسر و دختر خود دارد. او پیامآور دینی است که در آن، زنان حق رأی دارند و از مردان و پدران خود ارث میبرند. در اسلام، زنان در ازدواج، حق و حقوقی عظیم دارند که آنها را از لحاظ مالی، مسکن و خوردوخوراک و نگهداری از فرزندان کاملاً حمایت میکند. ایشان زن را ریحانه میخواند و مرد را به نگهداری شایسته از این گل ترغیب مینماید.
این نگاه به زن در دوران تحجر و جاهلیت اعراب، خود انقلابی زنانه محسوب میشد. علاوه بر این، در اسلام زن میتواند در مناصب اجتماعی، با حفظ حریم خانواده و حجاب، حضوری فعال داشته باشد و مسیر تحصیل و علمآموزی و حتی اجتهاد در علوم دینی برایش باز و هموار است و هیچ مانعی سد راه رشد و تعالیاش نیست. اسلام، آن علو رتبه را جایگاه حتمی زن دانسته، سلوک بهسوی آن را لازم شمرده و راه آن را با ارزشگذاریها و مقررات و احکامی هموار ساخته است.
این الگو، در شئون خرد و کلان زندگی فردی و اجتماعی زنان ایران تأثیرات مهمی گذاشت و تا عصر حاضر، تشکیلدهندۀ عناصر اصلی هستۀ هویت آنان است و بر سبک زندگی، پوشش، ازدواج و تعاملات فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آنها تأثیر گذاشته است.
الهام قاجار، مدیر کانون دختران اصیلا